۱۳۹۵ فروردین ۳, سه‌شنبه

سلسله عملیات های تروریستی در بروکسل


سلسله عملیات های تروریستی در بروکسل
انفجار های مرگبار و متعدد در بروکسل پایتخت بلژیک سه شنبه صبح بار دیگر اروپا را در وحشت و هراس فرو برد.
دو انفجار مهیب اول در ترمینال اصلی فرودگاه بروکسل بوقوع پیوست. به گزارش پلیس بلژیک یکی از این انفجارها انتحاری بوده است. پس از انفجار ها آتش و دود از یکی از ساختمانهای فرودگاه برخاست و تعداد زیادی کشته و مجروح شدند.
انفجارهای بعدی در ایستگاه شومان، ایستگاه اصلی متروی بروکسل بوقوع پیوست.
آخرین آمار نشاندهنده 34 کشته و بیش از 130 مجروح است که تعداد زیادی حالشان وخیم است و احتمال قطع اعضای بدنشان هست.
در بلژیک در تمامی کشور آماده باش درجه یک امنیتی اعلام شد و ارتش به ورود به عملیات امنیتی فرا خوانده شد.
تمام پروازها لغو شد و سیستم حمل و نقل شهری تعطیل شد.
اقدامات امنیتی در سراسر اروپا به اجرا در امده است
نخست وزیر بلژیک این روز را روزی غم انگیز و سیاه برای کشورش توصیف کرد.
سران کشورهای مختلف این اقدامات تروریستی را محکوم کردند.
پلیس انگلیس اقدامات امنیتی کسترده ای را در مناطق مختلف حیاتی تشدید کرد. و نخست وزیر انگلستان خواهان جلسه اضطراری کابینه شد.
فرانسو اولاند طی یک سخنرانی گفت:‌اروپا و دنیا از این انفجارات رنج میبرد. فرانسه نیز در سال گذشته از تروریسم رنج برد. تروریسم تهدید جهانی است و نیاز به یک واکنش جهانی دارد و ما تا نابودی آن به جنگ ادامه خواهیم داد.
 مارک روت نخست وزیر هلند با ابراز همدری با قربانیان و خانواده آنها گفت بلژیک بار دیگر مورد حمله قاتلانه و بزدلانه قرار گرفته است. و هلند آماده است که به همسایگان جنوبی مان کمک کنیم
انفجارهای بروکسل باعث کاهش شاخص بهای سهام در بازارهای اروپایی و افزایش قیمت طلا، به عنوان یک سرمایه گذاری امن در شرایط بحرانی شده است.
حرکت قطار های سریع السیر یورو استارِ بروکسل، پاریس، لندن بدنبال حملات در بلژیک بحال تعلیق درآمد.
عملیات تروریستی در بلژیک پس از دستگیری یکی از تروریستهایی که در آبانماه گذشته در اقدامات تروریستی پاریس دست داشت بوقوع پیوست.

تصاویر منتشر شده پنجره های شکسته ساختمان ترمینال فرودگاه را نشان می‌دهد که دود از آن بر می‌خیزد. رسانه گزارش می کنند  که انفجار کوتاه مدتی پس از ساعت ٨ به وقت محلی به وقوع پیوست. گفته می‌شود انفجار در نزدیکی دفتر خطوط هوایی آمریکا روی داده است.
پروازهای ورودی و خروجی فرودگاه متوقف شده و سازمان‌های امنیتی و امدادرسانی محلی به حالت آماده باش کامل درآمده‌اند.
سلسله عملیات های تروریستی در بروکسلتصاویر منتشر شده همچنین افرادی را در حال فرار از ساختمان ترمینال نشان می‌دهد.
روز جمعه, پلیس بلژیک در پی یک درگیری خونین توانست, صلاح عبدالسلام, یکی از مظنونان اصلی انفجارهای مرگبار ماه نوامبر پاریس, و چند نفر دیگر را دستگیر کند. یکی دیگر از دستگیرشدگان منیر احمد الحاج معرفی شده که پلیس بروکسل می‌گوید نام او هم در فهرست افراد تحت تعقیب بلژیک بوده است.
همزمان سه عضو یک خانواده که گفته می شود به عبدالسلام پناه داده بودند هم دستگیر شدند.
صلاح عبدالسلام رسما به ارتباط با اقدامات تروریستی متهم شده است.
در پی دستگیری این افراد, پلیس و نهادهای امنیتی بلژیک به منظور مقابله با اقدامات تلافی‌جویانه احتمالی به حالت آماده باش در آمدند.
فرانسه خواستار استرداد صلاح عبدالسلام است اما وکیل مدافع او گفته است برای جلوگیری از استرداد موکل خود تلاش می‌کند.
سلسله عملیات های تروریستی در بروکسل
بعد از انجفارات بروکسل، اقدامات امنیتی د رفرودگاه پاریس تشدید شد.
در اثر انفجار در فروگاه بروکسل، ۲۳ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر مجروح شدند.
رئیس جمهور هلند خواهان اجلاس اضطراری امروز در پاریس شد.
بعد از حملات بروکسل، هلند اقدامات امنیتی را در فرودگاهها و مرزهای خود بالا برد.
پليس انگليس اقدامات امنيتي را در مناطق مختلف حياتي تشديد نمود.
وزير كشور تصميم گرفت ۱۶۰۰ پليس احتياط را در مرز و در وسائل نقليه مستقر نمايد.
مقامات فرانسوی از کشورهای اروپایی خواستند تا عملیات مبارزه با تروریسم را افزایش دهند.
نخست وزیر فرانسه گفت: ما در جنگ هستیم و دستگاههای امنیتی ما بسیج می باشند.
در تمامی فروگاههای روسیه بطور جدی وضعیت امنیتی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت.

هیلادی کلینتون:‌ اگر لازم باشد علیه رژیم ایران از زور استفاده خواهیم کرد



هیلاری کلینتون، کاندیدای حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ضمن دفاع از توافق اتمی گفت: رژیم تهران برای کوچک‌ترین نقض این توافق باید حساب پس بدهد و اگر لازم باشد در این زمینه از زور استفاده خواهیم کرد.
وی افزود: آمریکا باید نسبت به رژیم ایران بی‌اعتماد بوده و راستی‌آزمایی را در دستور کار داشته باشد. در صورتی که من رئیس‌جمهور شوم، رهبران رژیم ایران تردید نداشته باشند که اگر کوچکترین نشانه‌ای ببینیم که بیانگر این باشد آنها به تعهدات‌شان عمل نمی‌کنند، یا بخواهند سلاح هسته‌ای به دست آورند یا توسعه دهند، آمریکا برای متوقف کردن آن وارد عمل می‌شود و اگر لازم باشد به زور متوسل خواهیم شد». او افزود: «رفتار تحریک آمیز رژیم ایران نظیر آزمایش موشک‌های بالستیک غیرقابل قبول بوده و باید قاطعانه به آن واکنش نشان داده شود، از جمله با اعمال تحریم‌های بیشتر.

۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

تصریح یک مقام ارشد پیشین دستگاه اطلاعات آرژانتین بر نقش رژیم آخوندی در قتل قاضی آلبرتو نیسمن


با تصریح یک مقام ارشد پیشین دستگاه اطلاعات آرژانتین بر نقش حکومت آخوندی در قتل قاضی شهید آلبرتو نیسمن، انگشت اتهام در این جنایت، بیش از پیش متوجه رژیم می‌شود.
مطبوعات آرژانتین گزارش کردند، استیوسو مقام ارشد پیشین دستگاه اطلاعاتی در شهادت خود به قاضی گفته است که قتل قاضی نیسمن توسط یک گروه شبه نظامی حامی دولت قبلی با حمایت رژیم ایران صورت گرفته است.
بنا به این گزارش‌ها، استیوسو تصریح کرده: «وقتی نستور کرشنر درگذشت، کریستینا کرشنر با ما تماس گرفت تا بگوید تحقیق بر سر ارتباط (رژیم) ایران را متوقف کنیم. ما از آن پیروی نکردیم و این به اخراج من از سرویس اطلاعاتی منجر شد و برای آلبرتو نیسمن هم آن پیامد را داشت».
بعد از شهادت استیوسو، قاضی پالماگینی که پروندة قتل آلبرتو نیسمن را پیگیری می‌کرد گفت که برای ادامة این کار ذی‌صلاح نیست و از آن کناره‌گیری کرد. مارتین آنگولو خبرنگار اینفوبائه در آرژانتین به سیمای آزادی، گفت: «تصمیم قاضی پالماگینی برای این پرونده مهم است، چون در اساس تغییری در حوزة قضایی را شامل می‌شود که به معنی تغییر قاضی تحقیق پروندة مرگ نیسمن است. این تغییر مهم است چون منجر به ارجاع پرونده به دادگاه فدرال می‌شود که در آرژانتین سیاسی‌ترین دادگاه است؛ این دادگاهی است که در آن پرونده‌ها علیه مقام‌های دولتی پیگیری می‌شود و رابطة بین سیاست و عدالت بسیار تنگاتنگ است.
بسیاری از دلایل و تصمیمات فقط بر اساس شاخص‌های قضایی اتخاذ نمی‌شوند».
خبرنگار اینفوبائه دربارة عواملی که می‌تواند به قتل قاضی نیسمن منجر شده باشد تصریح کرد که سخت است با قاطعیت بگوییم چه کسی خواهان مرگ نیسمن بود... ولی نیسمن با تهدید مرگ از سوی رژیم ایران مواجه بود؛ از سوی کسانی که نیسمن آن‌ها را به‌عنوان طراحان اصلی بمب‌گذاری بوئنوس آیرس متهم کرده بود. او در ارتباط با تحقیقاتش پیرامون این بمب‌گذاری... با یک تهدید جدی روبرو بود.
وی دربارة پروندة تحقیقات پیرامون بمب‌گذاری مذکور، خاطرنشان کرد: «این پرونده کند است چرا که احکام جلب مقام‌های رژیم ایران که توسط قضاییة آرژانتین صادر شده، اجرا نشده‌اند».
دانیل سانتورو روزنامه‌نگار کلارین و نویسندة کتاب «نیسمن باید بمیرد» نیز دربارة تحقیقات پیرامون قتل نیسمن به سیمای آزادی، گفت: «به‌نظر من پروندة قضاییة فدرال در یک چارچوب سیاسی مورد تحقیق قرار گرفت. این بخشی از شکایت نیسمن علیه کریستینا فرناندز... است. این قاضی... گفته بود که توافق با رژیم ایران بر سر بمب‌گذاری بوئنوس آیرس به‌سود پنج مقام رژیم ایران صورت گرفت که در بمب‌گذاری آمیا متهم بودند... دولت مائورو ماکری و قضاییه آرژانتین از انترپل خواستند که احکام جلب هشدار قرمز، برای پنج مقام رژیم ایران پابرجا باقی بماند».
سانتورو دربارة اسناد صوتی فاش‌شده در کتابش که وزیر خارجة دولت فرناندز در آن به نقش رژیم به‌عنوان عامل بمب‌گذاری سال 1994 بوئنوس آیرس اذعان می‌کند، گفت: «سانتورو که کتابش دربارة قتل نیسمن چندی پیش منتشر شد با انتشار اسناد صوتی از مکالمات وزیر خارجة پیشین آرژانتین، فاش کرده بود که وی به نقش رژیم آخوندی به‌عنوان عامل انفجار تروریستی سال 94 در بوئنوس‌آیرس اذعان کرده است».

۱۳۹۴ اسفند ۱۳, پنجشنبه

مریم رجوی: ولایت فقیه، دشمن زنان

سخنرانی در کنفرانس زنان متحد علیه بنیادگرایی به مناسبت روز جهانی زن  : 

بالاترین سرمایة ما همبستگی ماست. اتحادمان را از زندان‌های ایران و کانونهای آتش و وحشت در خاورمیانه تا هرجا که ظلمی هست گسترش دهیم. و پیامی نو و رهایی‌‌‌بخش برای جهان بشری باشیم


حضار محترم، خواهران عزیز، نمایندگان، روشنفکران، شخصیتهای برجسته و فعالان جنبش‌ برابری!
روز جهانی زن در راهست. هشت مارس، روز تقدیر از زنانی است که برای آزادی و برابری در نبردند، زنانی که برای فردایی پرشکوه وجهانی بهتر به‌پا خاسته‌اند و تسلیم و یأس و ناتوانی در فرهنگشان معنایی ندارد.
در این لحظه،  زنان شجاع در زندان‌های سیاسی ایران و مادران دلیری که در این مدت بارها در برابر شکنجه‌گاه اوین قیام کردند، با ما همراه هستند.

هم چنین درود می‌فرستیم به زنان پیشتاز ایران در نبرد با دو دیکتاتوری، از زنان فدایی و مجاهد و مبارز، هم‌چون فاطمه امینی و مرضیه اسکویی تا اشرف شهیدان و همه زنان به پاخاسته علیه ولایت فقیه، خواهرم زهرا رجبی که امسال، بیستمین سال ترور اوست. هم چنین زهره و گیتی، صبا و آسیه و مهدیه و نیره ربیعی و خواهران قهرمان دیگرم که در اشرف و لیبرتی به شهادت رسیده‌اند.
درود بر زنان مظلوم سوریه که به‌رغم همه داغها و دردها، زیر بمباران‌ یا در هجوم جنایات داعش و یا در آوارگی و پناهندگی هم چنان ایستاده‌اند. تا به حال، بیش از ۴۰۰ هزار نفر از مردم سوریه کشته شده‌اند که بسیاری از آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. راستی چرا باید رنج و اندوه آن‌ها ادامه پیدا کند؟ و چرا در برابر بمباران‌های وحشیانه از سوی روسیه و به خصوص جنایات رژیم ملاها در سوریه، جهان ساکت است؟
امروز برای مدافعان آرمان برابری، چه وظیفه‌یی مبرم‌‌تر از همبستگی با میلیون‌ها زنی که زندگی‌شان در سوریه در آتش می‌سوزد؟ برای خواهران ما در تمام جهان چه مبارزه‌یی مهم‌تر از ایستادگی در برابر سرچشمه جنگ و خونریزی در خاورمیانه یعنی ولایت فقیه حاکم بر ایران است؟
از این رو همه شما و فعالان جبنش برابری در سراسر جهان را به‌یاری زنان رنج‌دیده سوریه، عراق و یمن فرا می‌خوانم.

انتخابات رژیم، رقابتي بود ميان مسئولان كنوني و قبلي شكنجه
آخوندها روز هفت اسفند، یک به‌اصطلاح انتخابات برگزار کردند. اما اين انتخاباتی براي نمايندگان مردم نبود، لیست كانديداهاي باندهاي رقيب نشان مي‌دهد که اين انتخابات رقابتي بود ميان مسئولان كنوني و قبلي شكنجه و اعدام و صدور تروريسم. چيزي كه افسانه اعتدال وميانه‌روي در اين رژيم را باطل مي‌كند. به همين خاطر اين نمايش با انزجار و نفرت اكثريت مردم ایران و به‌خصوص جوانان مواجه شد.
با این انتخابات، خامنه‌ای می‌خواهد رژیمش را هرچه بیشتر بر جنگ در سوریه و سرکوب و زن‌ستیزی در ایران متمرکز سازد. اما این، آغاز دوران بی‌‌سابقه‌یی از شکنندگی و فرسایش ولایت فقیه است که از عواقب آن جان بدر نخواهد برد. حالا نوبت مردم ایران است و ما هموطنان‌مان در داخل ایران، به‌ویژه زنان و جوانان دلیر را به گسترش مبارزه فرامی‌خوانیم.

زن ستیزی در قوانین رژیم و مبانی شریعت ارتجاعی
بنیادگرایی سرطان رو ‌به گسترشی است که همه را تهدید می‌کند. به‌طوری که از حاشیه اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام، همه‌جا، افراطی‌گری تحت نام اسلام ازجمله گروه داعش سربلند کرده که قربانیان اصلی آن زنان هستند.  بنابراین ضروری است که نقطه کانونی این بلای عظیم را بشناسیم و به راه ریشه‌کنی آن و نقش زنان در این مبارزه بپردازیم.
 به همین  دلیل من می‌خواهم امروز به موضوعی که مردم جهان کم‌تر از آن خبر دارند، بپردازم و آن ستم و سرکوب این رژیم نسبت به زنان و ایستادگی زنان ایران در برابر این رژیم است.
در ایران بیش از سه دهه است که یک حکومت بنیادگرا حاکم است رژیمی که ویژگی مهمش دشمنی با زنان است. به‌طوری که در سه - چهار دهه اخیر، در هیچ کجا به اندازه ایران، زنان اعدام و شکنجه نشده‌اند و در این ابعاد در زندان‌ها مورد تعدی قرار نگرفته‌اند.
اجازه بدهید این وضعیت را قبل از هرچیز در قوانین رژیم و مبانی شریعت ارتجاعی آن بررسی کنیم:
قانون اساسی آخوندها، در اصل ۱۶۷، تصریح می‌کند:‌ «قاضی موظف است حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید». این اصل، به قضات آزادی‌عمل داده که برای صدور حکم، به فتواهای مذهبی استناد کنند. اما این فتواها برای رژیم، چیزی جز کتاب فتواهای خمینی به نام تحریرالوسیله نیست. بخش قابل توجهی از این کتاب، توضیح راه و رسم مردسالاری، تحمیل نابرابری به زنان، آیین چند همسری و حتی مشروعیت‌دادن به رفتار ضدبشری نسبت به زنان و دختربچه‌هاست.
در این کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خمینی در احکام متعددی کنیز‌گرفتن و کنیزداری را در شرع آخوندی توجیه کرده، یعنی از مناسبات برده‌داری، آن‌هم در قرن بیستم، دفاع کرده است.  هم‌چنین در ده‌ها حکم به مردان اجازه داده که شمار نامحدودی همسران موقت داشته باشند. باز هم در قرن بیستم به پیروان آخوندها اجازه داده که در جنگ‌ها زنان را به صورت غنائم جنگی تحت مالکیت خود درآورند.
خمینی در کتاب خود تأکید می‌کند که«بعضی از حقوق الناس حقی است كه جز با شهادت مرد ثابت نمی‌شود، و چنان نيست كه شهادت دو نفر زن كار شهادت يك مرد را بكند». در مورد برخی مسائل، او می‌نویسد: «شهادت زنان به تنهایی و حتی شهادت يك مرد و شش نفر زن پذيرفته نيست». و «حتی شهادت هشت زن هم پذیرفته نیست».
در همین کتاب، خمینی سوءاستفاده جنسی از دختربچه های کم‌تر از ۹ساله و حتی اطفال را مباح می‌کند.
هم‌چنین احکام متعددی درباره به‌ازدواج درآوردن دختربچه‌های صغیر نوشته است و در احکام متعددی ازدواج زنان را در حد یک معامله اقتصادی تنزل داده و به حیثیت و شأن زنان اهانت کرده است.
رواج خشونت و تجاوز علیه زنان که خانم ياکين ارتوک در گزارش سال ۲۰۰۵ خود درباره ایران، تصویر روشنی از آن ارائه کرد، از محصولات همین شریعت ارتجاعی است. کما این که رواج گسترده اعتیاد و تیره‌روزی زنان از نتایج همین شرعیات پرفساد است. به‌همین دلیل است که می‌گوییم ولایت فقیه دشمن زنان است.
خمینی و آخوندهای او، در سه دهه گذشته، این ایدئولوژی را در ذهن گروههای بنیادگرا در سایر کشورها، بارور کرده‌ و بسیاری از‌ آن‌ها را نیز با دادن کمک‌های مادی متشکل کرده‌اند.
این پدیده، در این‌سال‌ها، و به‌خصوص در دوسال اخیر، در سراسر خاورمیانه و آفریقا در حال گسترش و تعرض است و خود را به‌اشکال مختلف بارز می‌کند: از داعش و طالبان و بوکوحرام تا باندهای شبه‌نظامی رژیم ایران در عراق و یمن و لبنان.
به‌ رفتاری که امروز گروه داعش تحت‌عنوان اجرای احکام اسلام با زنان دارد‌، نگاه کنید؛ به‌خصوص نگاه کنید که چگونه زنان و دختران ایزدی عراق را به بردگی گرفته‌اند. این‌ها عینا همان احکامی است که نمونه‌ها‌یی از آن را از کتاب خمینی نقل کردم. اما همة‌ این گروه‌ها چه شیعه باشند، چه سنی در اعتقاد به چند عنصر اساسی مشترکند:
در تحمیل دین اجباری، اجرای احکام شریعت آخوندها،  نفی مرزها و کشتار و ترور، دشمنی با غرب، تکفیر برای حذف مخالفان، زن‌ستیزی و تشکیل یک حکومت استبدادی تحت نام خلافت یا دولت اسلامی یا ولایت فقیه.
خمینی در کتاب حکومت اسلامی خود، رسما نظام مورد نظرش را به عنوان خلافت تعریف کرده است. اما در حقیقت این یک بیدادگری مطلقه، سفاک و زن‌ستیز است که از آخوندهای حاکم بر ایران تا گروه داعش‌، آن را به‌نام اسلام جا زده‌اند.
و تأکید می‌کنیم که هرچه بر اساس اجبار و تحمیل باشد و هرچه رأی و انتخاب آزادانه مردم را انکار کند، نه اسلام که ضداسلام است. و هرچه حقوق برابر زنان را نفی کند در  اسلام جایی ندارد.
ما انکار حقوق زنان را چه درلباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل نمی‌کنیم. در برابر افراطی‌گری و ارتجاع و دین‌فروشی، ما از اسلام دمکراتیک دفاع می‌کنیم. ما برآنیم که با کلمه رهایی‌بخش برابری و به‌ویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را به‌نام زنان، به عصر رهایی زنان و عصر رهایی جهان بشری تبدیل کنیم.

ولایت فقیه، حاکمیت خشونت و سرکوب مداوم علیه زنان
ولایت فقیه دشمن زنان است. زیرا حاکمیت آن خشونت و سرکوب مداوم علیه زنان است. در زندان‌های سیاسی این رژیم علاوه بر هفتاد و چند نوع شکنجه، مطابق یک فتوای ننگین، شمار زیادی از دختران زندانی قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفتند. تجاوز به زندانیان جوان زن و مرد در خلال قیام‌های سال ۱۳۸۸ نیز ابعاد گسترده‌یی به‌خود گرفت. به‌علاوه این رژیم تاکنون هزاران زن را به خاطر فعالیت‌های مبارزاتی و سیاسی اعدام کرده‌ است.
من در این لحظه به فاطمه مصباح فکر می‌کنم او هنگام اعدام فقط 13سال داشت مژگان جمشیدی هنگام اعدام ۱۴ ساله بود و نوشین امامی شانزده سال داشت.
در این لحظه، به‌یاد زنانی هستم که زیر شکنجه به‌شهادت رسیدند یا زنانی که هنگام تیرباران باردار بودند.
بله، نه ده، نه صد، نه هزار، بلکه هزاران زن تیرباران شدند، بالای دار رفتند و زیر شکنجه جان باختند. هزاران قلب بی‌تاب آزادی و برابری و هزاران اراده رزمنده که هریک جهانی از نیکی و دانایی بودند.
در سالهای اخیر، شمار زیادی از زنان به‌اتهام جرم‌های معمولی و بعضا به‌خاطر اتهام‌های اثبات نشده اعدام شده‌اند. در زمان آخوند روحانی دست‌کم ۶۴ زن در ایران حلق‌‌آویز شده‌اند. ریحانه جباری، آن دختر دلیر که به جرم دفاع از خودش اعدام شد و چه بسیار ریحانه‌ها که کسی نامشان را هم نشنیده است.
اما این صداهای شنیده نشده را دست‌کم نگیرید. این اشک‌های دیده نشده و این ناله‌های بریده شده را دست‌کم نگیرید. از همین‌هاست که توفانی برمی‌خیزد و دودمان زن‌ستیزان را برباد خواهد داد.

حجاب اجباری، عرصه دیگری در اعمال خشونت و اجبار در ایران
عرصه فراگیر دیگر در اعمال خشونت و اجبار در ایران، حجاب اجباری است. زنان ایران از نخستین هفته‌های حاکمیت خمینی به حجاب اجباری اعتراض کردند. در همان روز‌ها زنان مجاهد نیز فعالانه در تظاهرات علیه حجاب اجباری شرکت داشتند.
آخوند روحانی در کتاب خاطرات خود اعتراف کرده که خودش، به‌عنوان نماینده خمینی در اداره سیاسی-ایدئولوژیک ارتش،  مبتکر تحمیل حجاب اجباری در ادارات ارتش بوده و شخصا در تمام این  ادارات حاضر شده و حجاب را اجباری کرده است. همچنین سلسله‌یی از قوانین وضع شده که آزادی فردی و اجتماعی را از زن ایرانی سلب می‌کند. چند نهاد ویژه سرکوب تأسیس کرده‌اند که کارشان مقابله با بدحجابی است.
 مطابق گزارش‌های رسمی، مأموران تنها در عرض یک سال با سه میلیون و ۶۰۰ هزار به اصطلاح «بدحجاب» در خیابان‌ها برخورد کرده‌ و ۱۸هزار نفر را به دادگاه کشانده‌اند. در واقع‌، آن‌ها، ایران را به زندان بزرگ زنان تبدیل کرده‌اند.
دو سال پیش عوامل رژیم، به صورت شماری از زنان در اصفهان اسید پاشیدند و هنوز که هنوز است دخترانی مثل سهیلا و ندا و سارا از آن جراحت می‌سوزند و زجر می‌کشند. درد آن‌ها در حقیقت نمود دردها و مصائب زن ایرانی است.
 به‌همین دلیل ما باز هم می‌گوییم: زن ایرانی باید آزاد باشد! باید خودش انتخاب کند که چه عقیده‌یی داشته باشد‌، چه بپوشد، و چگونه زندگی کند. و تکرار می‌کنیم که نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری.

محدود کردن مشارکت زنان در زندگی اجتماعی از طریق اعمال یک سیاست ارتجاعی
دوستان عزیز،
امروز همراه با نابرابری و ستم و سرکوب، ، فقر و فلاکت شدیدی زندگی اکثریت مردم ایران، به‌خصوص زنان را درهم‌ می‌کوبد. در تهران، مادران فقیر، بچه‌های خود را قبل از تولد به بهایی معادل ۲۵ یورو می‌فروشند، و باز هم در تهران شمار زنان کارتن خواب به 5 هزار نفر رسیده است. اما، فراتر از این فقر همه‌گیر، یک سیاست ارتجاعی، مشارکت و دخالت زنان در زندگی اجتماعی را محدود و محدودتر می‌کند:
۸۷ درصد از جمعیت غیرفعال کشور را زنان تشکیل می‌دهند،
 زنان فارغ‌التحصیل بیکار به بیش از چهار میلیون نفر رسیده‌اند،
 و در یک دهه اخیر، سالانه بیش از صدهزار زن از بازار کار ایران کنار گذاشته شده‌اند.
 مشارکت اقتصادی زنان به 13 درصد هم نمی‌رسد، و مشارکت سیاسی زنان در این رژیم یک امر بی‌معنی است؛ در مجلس نمایشی طی 9 دوره در 36 سال گذشته روی هم فقط 50 زن عضویت داشته‌اند، که نسبت آن در دوره کنونی فقط سه درصد است. برقراری این ممنوعیت‌ها، سیاسی‌ترین تصمیم و تلاش رژیم ولایت فقیه در مقابله با امر مشارکت و مداخله زنان است.
بنابراین خطاب به دختران و خواهرانم در سراسر ایران می‌گویم: شما شایستة آن هستید که سرنوشت خود را در یک ایران بدون ولایت فقیه به‌دست بگیرید. شما و خواهران پیشتاز شما در لیبرتی می توانید و باید دیکتاتوری ولایت فقیه و بنیادگرایی و گروههای برآمده از آن با هر نام  و نشان  را از منطقه، جارو کنید و آزادی را به ایران، صلح را به منطقه و امینت را به جهان بازگردانید.


مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی، مبنای عمل مقاومت
خواهران عزیز!
برای ایران پس از سرنگونی ولایت فقیه، برنامه ما برقراری يك دمكراسي بر اساس آزادي، برابري و جدايي دين از دولت و لغو حكم اعدام است. ما برآنیم که زنان باید در همة زمینه ها حقوق برابر داشته باشند. از جمله برابري در آزاديها و حقوق اساسي برابري در مقابل قانون،  برابري اقتصادي، برابري در خانواده و آزادی‌ِ‌ِ انتخاب پوشش و مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی.
زنان در مقاومت ایران برای آن مبارزه می‌کنند که مردم ایران‌، به‌ویژه زنان، آزاد باشند و حق مداخله در سرنوشت خود را به‌دست آورند. اما ولایت فقیه که یک انحصارطلبی جنون‌آساست، با تمام قوا رودر روی این حق ایستاده است.
در نقطه مقابل، ما بر حداکثر دخالت زنان یعنی مشارکت برابر آن‌ها در رهبری سیاسی تأکید داریم. اما این خواست، فقط شعار و برنامه‌یی برای آینده ایران نیست، بلکه مبنای عمل این مقاومت است. مقاومتی که طی ۵۰سال نبرد با دو دیکتاتوری، و با برخورداری از راهبری با یک اندیشه عمیقاً ضدبهره‌کشانه و توحیدی، راه پیشروی جنبش برابری را باز کرده است.
به‌طور خاص در سه دهه گذشته‌، مجاهدین، ارزش برابری را مبنای عمل مبارزاتی و مناسبات خود قرار دادند. نسلی از زنان مجاهد که برای سالها، نهادهای بزرگ این مقاومت را اداره کرده‌اند، به این ارزش جامه عمل پوشانده‌اند. هم چنین نسلی از مردان معتقد به آرمان برابری با پذیرش پیشتازی و برابری زنان دنیای تازه‌یی از رهایی و مسئولیت‌پذیری را به روی خود گشوده‌‌اند. تشکیل شورای مرکزی مجاهدین با شرکت یک هزار زن مجاهد برای هدایت این مقاومت، گام بلندی در همین مسیر است. حالا آن‌ها راه را برای سپردن مسولیتها به نسلهای جدید باز می‌کنند.
 پیام ساده شورای مرکزی مجاهدین این است: بر سر هر کار و موقعیتی ایده اول من را کنار بگذار. اما برای از خودگذشتگی و مسئولیت پذیری همیشه اول باش. و به جای ضعف‌ها و کمبودهای دیگران به قوت‌هایشان نگاه کن که این دنیای انسانی نوینی را می‌سازد.

خواهران عزیزم،
بالاترین سرمایة ما همبستگی ماست. اتحادمان را از زندان‌های ایران و کانونهای آتش و وحشت در خاورمیانه تا هرجا که ظلمی هست گسترش دهیم. و پیامی نو و رهایی‌‌‌بخش برای جهان بشری باشیم.
آری، می‌توان و باید.

مریم رجوی در کنفرانس پارلمان اروپا:‌ توهم اصلاح طلبی ملایان باید کنار گذاشته شود

کنفرانس سیاست در قبال ایران بعد از توافق هسته‌ای در پارلمان اروپا

آقای ژرار دپره رئیس گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا!
نمایندگان محترم!
از حضور در خانه دمکراسی اروپا خوشوقتمو از توجه شما به موضوع نقض حقوق بشر در ایران و مقاومت مردم ایران سپاسگزارم.
هفتة گذشته نمایش انتخابات در ایران برگزار شد. یک انتخابات بدون اپوزیسیون، که در واقع رقابت میان مسئولان کنونی و مسئولان سابق شکنجه و اعدام بود. اما همین نمایش، از چند بابت اهمیت داشت:
نخست اینکه، تمامکاندیداها، از قبل وفاداری و خدمتگزاری خود را به ولی فقیه و سرکوب و تروریسم  و جنگ‌افروزی ثابت کرده بودند. در واقع همه آنها سرو ته یک کرباسند. به‌عنوان مثال در فهرست کاندیداهای مورد حمایت جناح باصطلاح معتدل، وزیر اطلاعات کنونی و سه وزیر اطلاعات سابق بودند که هریک مدتها این وزارت آدم‌کشی و جاسوسی را اداره کرده‌اند.
در بین‌آنها همچنین یک قاضی شرع آخوندی دیده می‌شدکه شخصاً دستور حکم سنگسار صادر کرده و بر آن نظارت داشت. فیلم این‌جنایت هولناک توسط مقاومت ایران قبلاً افشا شده است.بنابراین، دو جناح رقیب بر سر دیدگاه‌هایشان اختلاف نداشته و ندارند، بلکه بر سرتصاحب قدرت،در جدال با هم هستند.
واقعیت دیگر اینکه  به‌رغم فراخوان‌ تمام‌ جناح‌ها، اکثریت مردم ایران از رأی دادن خودداری کردند و آخوندها با وجود همة ادعاها و نمایشها نتوانستندبی اعتنایی مردم، به‌ویژه جوانانرا به این نمایش بپوشانند. آ‌نها به حدی از قیام مردم نگران بودند که انتخابات خود را به‌گفتة وزیر کشور، زیر کنترل یک میلیون مأمور امنیتی برگزار کردند.
دیگر اینکه ما از قبل گفته بودیم که ملاها دچار یک بحران سیاسی هستند. نمایش انتخابات، این واقعیت را بارز کرد که تعادل درونی رژیم علیه ولایت‌فقیه به‌هم خورده است.
‌به‌عبارت دیگر این انتخابات، شکاف بزرگی در راس رژیم را نمایان کرد که بنیانهای آنرا هر چه بیشتر متزلزل کرده است.در عین حال این رژیم، راهی به سوی اعتدال و گشایش ندارد. همة باندهاي آن، از جمله رفسنجاني و روحاني و كسانيكه با آنها به مجلس ملايان راه يافته‌اند، در سركوب و صدور تروريسم وغارتگري مشترك هستند.
هشت سال رياست جمهوري رفسنجاني با سركوب وحشيانة قيامهاي مردمي و ترور اعضاي اپوزيسيون در خارج را به‌ياد داريم.
او و اعضاي دولتش هنوز از طرف قضاييه آلمان و سوييس و آرژانتين تحت تعقيب هستند. دوران روحاني را هم كه با 2300 اعدام و تشديد كشتار مردم سوريه از نزديك ملاحظه مي‌كنيد. علاوه بر اينها ولایت فقیه با اتکای سپاه پاسداران، دست از قدرت برنمی‌دارد و هر گونه تغییر راه به سرنگونی رژیم می برد.در نتیجه کلیت رژیم را، بیشتر دچار تزلزل و فلج شدگی خواهد کرد.
همچنین باید تأکید کنم نتايج انتخابات چيزی را در زندگي سياسي و اقتصادي مردم ايران عوض نمي‌كند.و برندة جدي، در درون رژيم ندارد.بعد از برجام نیز برخلاف انتظار برخی‌ها در غرب، رژیم صدها تن را اعدام کرده است.
دستگیری خانواده‌های مجاهدان ليبرتي و آزار خبرنگاران، وکلا و پیروان مذاهب مختلف و جوانانی که از ملیت‌های تحت ستم هستند‌، با شدت ادامه دارد.
از سوی دیگر مانورهای موشکی و آزمایش موشک‌های بالستیک همچنان ادامه دارد و رژیم رسما اعلام کرده است که ما به قطعنامه های سازمان ملل از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد متعهد نیستیم. در سطح منطقه نیز در سایه بی‌عملی غرب، ملاها دخالت تجاوزکارانه در سوریه و کشتار مردم ‌بی‌دفاع این کشور را افزایش داده‌اند.
آخوندها دست کم،شصت هزار پاسدار و مزدور به سوریه فرستاده‌اند.در حالیکه بمبارا‌نها را هواپیماهای روسیه انجام می‌دهند، سپاه پاسداران نیروی زمینی اصلی این جنگ هولناک است.
 آنها با بی‌رحمی تمام غیرنظامیان را کشتارمی‌کنند،
از بیماران یا دانش‌آموزان مدارس هم‌ نمی‌گذرند،
مناطق مسکونی را محاصره و ویران می‌کنند،
میلیون‌ها نفر را آواره کرده‌اند و یک نسل‌کشی گسترده به‌‌راه  انداخته‌اند.
طنز تلخ را بنگرید، رژیم ایران با پولهایی که غرب در اثر رفع تحریم در اختیارش گذاشته، از متحدانش برای رژیم اسد سلاحهای پیشرفته می‌خرد و با کشتار مردم سوریه با همین سلاحها، موج پناهندگان را روانه همان کشورهای غربی می‌کند.
مردم ایران از این حمام خون که پاسداران در سوریه به‌راه انداخته‌اند، بیزارند.
همزمان، رژیم ایران یک سیاست دوگانه در پیش گرفته است. این رژیم در حالیکه عامل اصلی بی‌ثباتی منطقه است مدعی دیپلماسی و گفتگو برای حل معضلات منطقه است. این یک فریب بزرگ است.
کشتار در سوریه بخشی از استراتژی بقای رژیم است. اما در عین حال به‌مثابه باتلاقی برای رژیم است.
با این‌ همه اتحادیه اروپا در دو سال و نیم اخیر، یک موضع منفعلانه نسبت به نقض حقوق بشر در ایران و مشارکت رژیم در قتل عام مردم سوریه اتخاذ کرده است.
از جانب مقاومت ایران هشدار می‌دهم که فقدان یک سیاست قاطع نسبت به نقض حقوق بشر در ایران،آخوندها را به ازسرگیری برنامه بمب‌سازی اتمی و تشدید جنگ‌افروزی‌های خارجی و به‌خصوص كشتار مردم سوريه ترغیب می‌کند.

دوستان عزیز!
اجازه بدهید سخنانم را با تأکید بر چند نکته به‌پایان ببرمو از نمايندگان پارلمان اروپا كه مدافعان صلح، دمكراسي و حقوق بشر هستند، براي تحقق آنها كمك بخواهم.
بخش مهمی از سیاست جنایت‌کارانة این رژیم علیه مردم ایران، حملات علیه مجاهدان در لیبرتی است. موشک‌باران 7 آبان لیبرتی، توسط عوامل این رژیم درعراق، 24 شهید به‌جای گذاشت.
از پارلمان اروپا می‌خواهم از اتحادیه اروپا و دولت‌های عضو بخواهد تعهدات‌شان نسبت به تأمین امنیت و حفاظت لیبرتی را به انجام برسانند.
دولت‌های غرب باید معاملات و روابط خود با این رژیم را، به توقف اعدام‌ها و آزادی زندانیان سیاسی منوط کنند.
تراژدی سوریه و بحران عراق و بی‌ثباتی خاورمیانه، هنگامی راه‌حل پیدا می‌کند که قبل از هرچیز، سپاه پاسداران از این کشورها اخراج شود. خطرناك‌ترين کار، دخالت دادن رژیم ایران در مساله سوريه است.
توهم اصلاح طلبی ملایان باید کنار گذاشته شود. ما همیشه گفته‌ایم، افعی کبوتر نمی زاید. از درون ملاها اصلاح‌طلب بیرون نخواهد آمد و سرانجام اینکه در قلب یک سیاست صحیح نسبت به ایران، بی‌گمان احترام به ارادة مردم ایران برای کسب آزادی و دمکراسی قرار دارد.
از همه شما متشکرم